باز از این گعده نقد بررسیا با حضور نویسنده و یکی دو نفر دیگه. از این یکی دو نفر یکی ش البته کاتب است جهت عرض گزارش؛ از این همیشه دم دستیای حاضر به یراق... و یکی، از این سایه غولا، دایره المعارفی انباشته از اطلاعات، لبریز از دانش و کبود از حقدِ همیشه منتظر که یکی زیربغلش بزند ببردش این و اون جا جهت پوز زنی پوز نوازی و اون یکی دیگر - نفر سوم- همون که کاتبه را تمشیت می کند و اون دایره المعارفه را می زند زیر بغلش می بردش این و اون جا که پاگون می کند پاگون بذل و بخشش می کند شترگاوپلنگی همه کارش آشوب 
من دلم سخت گرفته است از این
میهمان خانه ی مهمان کش روزش تاریک
که به جان هم نشناخته انداخته است
چند تن خواب آلود
چند تن نا هموار
چند تن نا هشیار...
پانوشت:
بگوزند به اون چراغی که شما می خواید روشن ش نگه دارید...