روزی پیرِ کوزه گری - وقتی فهمید قصه می نویسم - بم گفت وقتی خاک را ورز میدی باش حرف نزنی دلتو پیش ش صاف نکنی بت تمکین نخواهد کرد و چیزی را که میخای درست کنی - مثلن اگه کوزه درست می کنی یا گل دان و هر چیز دیگه - اون کوزه یا گل دان کوزه و گل دان تو نخواهد بود؛ یکی از هزارانی خواهد بود که هر دست و رو نشسته ای با یه کم شاگردی می تواند پشت این چرخ بشیند و درست ش کند...
+ نوشته شده در پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۲ ساعت توسط
|