یه بابایی رفت دکون پرنده فروشی که طوطی بخره. اولی را قیمت کرد گفتند یه میلیون. پرسید چی بلده؟ گفتند 30 تا غزل از حافظ. دومی را قیمت کرد گفتند 3میلیون. پرسید چی بلده؟ گفتند نصف دیوان حافظ . رفت سراغ دیگری گفتند 5میلیون این یکی همه دیوانو ازبره... یه طوطی پر ریخته بود گوشه مغازه که تو قفس کز کرده بود. قیمت کرد گفتند 30 میلیون. پرسید چی بلده مگه!؟ گفتند نمی دونیم ولی این یکیا بش میگن استاد...
تا از سخن دور نیفتیم...