تو داوری داستان کوتاه جایزه عجالتاً مغضوب دو عالم جلال چیزی که برای شونصدمین بار فهمیدم این بود که نویسنده های خوب اغلب بی حاشیه اند. برای دل و جگر خودشان می نویسند. اشتباه هاشون درست است. دیوانگی هاشون عاقلانه است.دم کون کسی موس موس نمی کنند. ناخنک جایی نمی زنند. نقاط ضعف شون نقطه قوت شان است. گنده گوز و قلمبه پران و نجات دهنده نیستند.. حمالی بار عالم رو دوش شان نیست. داستان که می نویسند قصه دارند. قصه که می گویند بلدند داستانش کنند. میرزابنویس و جمله پرداز نیستند. با زبان ایاق اند. با فرم خونه یک اند انگشت به هم می رسانند.. با محتوا گوزم کف دستش نمی ذارند. خلاصه این کاره اند و جون می دند که هیئت داوران در موردشان به توافق نرسند...